برگزاری نشست هماندیشی «گفتمان دانشبنیان» و «مسئله انتخابات» - معاونت فرهنگی
برگزاری نشست هماندیشی «گفتمان دانشبنیان» و «مسئله انتخابات»
انتخابات ۱۴۰۰ اسباب یک گفتگوی عمومی استادان دانشگاه رازی با عنوان « گفتمان دانشبنیان و مسئله انتخابات» شد. با عنایت به برگزاری مناسبتی و چند سال یکبار انتخابات محسوس است لذا حوزه معاونت فرهنگی برآنست با گزارش نشست فوقالذکر اولین گام خود را در این زمینه بردارد . لازم بهذکر است این نشست با توضیح مقدمهی دکتر علیپوریانی معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه شروع و سپس با صحبتهای دکتر اعلمی ریاست محترم دانشگاه و دیگر اساتید محترم ادامه یافت.
دکتر «طهماسب علیپوریانی» معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه رازی:
موضوع؛ خطا از نادانیست
فرض براین است که در یک وضعیت کلامی ایدئال، افراد بتوانند دور از سلطه اقتصادی و سیاسی با یکدیگر گفتوگو کنند. ما باید فرهنگ گفتوگو را نهادینه کنیم و آن امکانپذیر نیست مگر با تساهل، تحمل و بردباری. دعوت به فرهنگ گفتوگو را میتوان به سخنان بزرگان دینی و قرآن مستند و مشاهده کرد. صحبت از این است که اگر دانشگاه بتواند پارادیمهای خودش را به جامعه منتقل کند و جامعه بپذیرد که سرچشمه خطاها نادانی است، به رسالت خودش دست یافته و تولید گفتمان کردهاست. شعار چندسال اخیر دانشگاه، یعنی «اخلاقمحوری و پیشروی در تحقق جامعه دانشبنیان» ناظر بر همین موضوع است.
دانشگاه به تعداد گروههای آموزشی میتواند تولید گفتمان کند. در تحلیل گفتمان گفته میشود که در دور و نزدیک دال مرکزی و محوری، دالهای شناوری وجود دارد. لذا اگرچه پایه بحثمان همان اصالت دانشبنیانی است، اما به اقتضای زمان که بحث انتخابات است، میتواند این گفتمان دانشبنیانی به مسئله انتخابات گره بخورد. مثلاً اگرچه داناییمحوری رسالت دانشگاه است، کارکرد گروه علوم سیاسی ایناست که داناییمحوری را با توزیع قدرت بهعنوان موضوع سیاست گره بزند. سؤال ایناست که اکنون در عرصههایی مانند انتخابات شوراها، مجلس و ریاست جمهوری چه تلازمی میان داناییمحوری و توزیع قدرت ایجاد شدهاست؟ اگر ایجاد شده، ما به تحقق جامعه دانشبنیان رسیدهایم و اگر پاسخ منفی است، مشکلات جدی وجود دارد و باید در مسیر رفع آن هماندیشی داشته باشیم.
معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه در پاسخ به نقد یکی از همکاران که معتقد بودند دانشگاه در زمینه انتخابات ریاست جمهوری منفعل بودهاست پاسخ دادند که تاکنون جلسات و نشستهای قابل توجهی در زمینه انتخابات برگزار کردهاست که مشروح آنها در رسانهها منتشر شدهاست، ضمن آنکه حوزه فرهنگی فقط معاونت فرهنگی و اجتماعی نیست و دفتر نهاد رهبری، بسیج و… هرکدام بهنحوی سهمی در برگزاری جلسات مستقل داشتهاند. اما نباید از سرخوردگی و کاهش شور و شوق بدنه دانشگاه بهخصوص دانشجویان غافل شد. با همه این تفاسیر معتقدیم باید جهت گرم کردن تنور انتخابات فعالیت کنیم. بعد از انتخابات نیز این جلسات باید ادامه یابد تا با تحقق گام دوم جلسات همفکری و هماندیشی دانشگاهیان را ادامه دهیم.
دکتر «ابراهیم اعلمی آلآقا» رئیس دانشگاه رازی:
در فضای انتخاباتی، دانشگاهیان کمترین اثرگذاری را دارند
امروزه نسل دانشگاههای آموزش و پژوهشمحور پشتسر گذاشتهایم و علم و دانشی که در خدمت مردم نباشد ممکن است خیلی موردتوجه قرار نگیرد. براساس همین رویکرد، سه سال پیش شعار راهبردی دانشگاه انتخاب شد: «دانشگاه رازی، اخلاقمحور و پیشرو در تحقق جامعه دانشبنیان». مسئله این است که مجموعه گروههای تخصصی و اعضای هیئت علمی، میخواهند چگونه نقش خود را در بهوجودآوردن گفتمانی دانشگاهی و در تحقق یک جامعه دانشبنیان ارائه بدهند؟
امروز این سؤال را باید از اساتید داشتهباشیم که الزامات یک جامعه دانشبنیان از دید و نگاه اجتهادی و تخصص شما چیست؟ آیا این دیدگاه در کشور و فضای پیرامونی ما وجود دارد؟ شاید در فضای انتخاباتی فعلی کمترین اثرگذاری اجتماعی را از ناحیه دانشگاهیان داریم و لذا شاهد فقدان یک گفتمان دانشبنیان در حوزه انتخابات هستیم. بهعبارت دیگر خلأ ایست که حتماً به مسیر انقلاب لطمه میزند و ممکن است آیندگان، ما را بهخاطر انفعالمان محکوم کنند. انشاءالله بتوانیم در این مسیر دانشبنیادین عَلَم عِلم را در برافراشته کنیم.
از یک دانشگاهی انتظار میرود محیط پیرامون خودش را به کمک گفتمان دانشبنیان تحت تأثیر قرار دهد. قرار نیست از این گفتمان استفاده ابزاری شود و انتظار میرود اساتید هیئت علمی در این بستر موانع مشارکت را بردارند. حرفم را به این جمله که بین علم و دیانت تضادی نیست متوجه این حدیث از پیامبر(ص) میکنم: «کلکمْ راعٍ، وَ کلکمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیتِهِ.» ممکن است نگاه سیاسیون به دانشگاه این نباشد اما ما باید به میدان برویم و از آنها مطالبهگر باشیم. امروزه با انقلاب دیجیتالی در کشور، به مراتب و بیشازپیش بستر برای گفتوشنود فراهم شده و این فرصتی برای گسترش جریان اندیشه و ایفای مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان است. دانشگاه همیشه از پالایش فکری جامعه استقبال کرده و میکند.
درباره انتخابات ما باید گفتمان دانشبنیان را حاکم کنیم و از مدتها پیش حوزههای فرهنگی دانشگاه را فراخواستهایم که فعالیتکنند. در این زمینه دانشگاه میتوانست به کمک شورای نگهبان، استانداری و سایر دستگاههای اجرایی و نظارتی پاسخگوی شبهات باشند تا جامعه ما با یکپارچگی و وحدت نظر بیشتری در مسیر برگزاری یک انتخابات شایسته در کشور گام بردارد.
دکتر «غلامرضا حیدری» عضو هیئت علمی علم اطلاعات و دانش شناختی:
برخورد دانشگاه با مسئله انتخابات باید روشمند و نظاممند باشد
دانشگاه جایی است که باید در آن با تمام مسائل برخورد روشمند و نظاممند شود. چنین نوع برخوردی سه ویژگی دارد: جامعیت، عمق و روزآمدی. نگاه جامع، عمیق و بهروز و دانشگاهی نگاهی است که رویکردهای عمده و اساسی را مثلاً در زمینه انتخابات، شناسایی و دستهبندی کرده و بتوان در زوایایی مختلف درباره این نوع دانش بحث کرد. بهعنوان نمونه حقوقدانان و گروه حقوق میتواند مسئله و رویکرد حقوقی به انتخابات را تحلیل کنند، میزان اهمیت به حقوق فردی، حقوق بشر، حقوق شهروندی و… را درنظر بگیرند و دیدگاههای مختلف در این زمینه را مقایسه کنند.
دکتر «عباسعلی منصوری» عضو هیئت علمی گروه الهیات دانشگاه رازی:
ساختار سیاسی، توجهی به دانشبنیانی امور ندارد
نظام دانشگاهی ما خودآگاهانه و ناخودآگاهانه به این نتیجه رسیده است که ساختارسیاسی، توجهی به اهل علم ندارد. اساس این ساختار براساس دانش، یعنی دانشبنیان نیست و ما همه بهعینه دیدهایم که تصمیمهای این ساختار سیاسی، درتضاد با یافتههای علمی است. مثلاً همین اقدام شورای نگهبان یا رفتار صداوسیما. در این زمینه مثالهای متعدد زیادی وجود دارد.
دانشگاه هنگامی میتواند تأثیرگذاری دانشبنیان داشته باشد که خودش جلودار باشد، یعنی خودش کارهایش را براساس علم دانشبنیان جلو برده باشد. من چنین عزمی را در دانشگاه ندیدهام. اگرچه ممکن است دانشگاه این شعار را بدهد، ولی در مقام عمل دقیقاً خلاف این را انجام میدهد. دانشگاه حتی در ساختار خود یعنی در تصمیمگیریها، نحوه انتخاب مدیران، رئیس دانشگاه، همایشها و… به علم توجهی ندارد. بهعنوان نمونه، نتیجه بسیاری از همایشها برای دانشگاه فقط هزینه است. هیچ نقدی هم درباره برگزاری چنین همایشهایی صورت نمیگیرد. مهمترین مسئله ما همین است که اولاً، بدانیم در چنین وضعیتی چه کار کنیم؟ ثانیاً، دانشگاه چگونه میتواند سردمدار تأثیرگذاری باشد؟
نباید به این صحبتها واکنش تندی نشان داد وقتی فضا فضای سیاسی میشود متأسفانه هر حرفی بزنید سیاسی است. این نگاه من بهعنوان استاد فلسفهای است که دیانت برایم اولویت است. ما باید به سلایق فکری یکدیگر احترام بگذاریم تا فضای گفتوگو فراهم باشد.
دکتر «هادی چراغی» عضو هیئت علمی گروه علوم درمانگاهی دانشکده دامپزشکی:
گفتمان دانشبنیان غایب اصلی نامزدهای انتخاباتی است
هیچ ردپایی از دانشبنیانی در رئوس برنامه نامزدهای انتخابات دیده نمیشود. آنها مشکلات اقتصادی، ظرفیت و حتی معیشت مردم را در نظر گرفتهاند اما در مورد دانشبنیان، توسعه اقتصاد دانشبنیان، صادرات دانشبنیان و یا دیپلماسی علمی صحبت نمیکنند. وقتی کاندیداها که اعضای هیئت علمی هم در بین آنها وجود دارد؛ توجهی به اعضای هیئت علمی ندارند، انگیزهای برای من نوعی باقی نمیماند که بحث دانشبنیان علم را در اختیار قسمتهایی که اجرایی هستند بگذارم. اگر به جامعه کوچکتری مانند دانشگاه و دانشکده خودمان برگردیم، انتظار میرود برخوردهایی که با هیئت علمی یا با کسانی که در زمینههای دانشبنیان کار میکنند میشود، بهتر از این باشد. در دانشگاه رازی نیز طرح مسئله دانشبنیانی را به طور جدی نداریم.
دکتر «سهراب دلانگیزان» عضو هیئت گروه اقتصاد و رییس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه رازی:
الزامات استقرار یک جامعه دانشبنیان باید قبل از همه، توسط حاکمیت درک شود
بحث اول گفتمان دانشبنیان و بحث بعدی انتخابات است. بحث انتخابات در سطوح مختلف، یعنی بحث ارتباط جامعه مدنی با دستگاه حاکمیت است. اما اینکه مسئله دانشبنیانی چگونه به قضیه انتخابات وارد میشود میتواند مسئلهای متفاوت باشد. وقتی ما وارد حوزه جامعه دانشبنیان میشویم؛ پارادیمهای جامعه کاملاً عوض میشود. دانشبنیان مفهوم تکنولوژی و در اختیاربودن تکنولوژی را کاملا بهم میریزد و مسئله انتخابات که مشخصکننده رابطه بین جامعه مدنی و دستگاه حاکمیتی است؛ تحت تأثیر این پارادایمها تغییر خواهد کرد. فرایند رشد ثروت در جامعه دانشبنیان کاملاً متفاوت از جامعه معمولی است به همین علت توزیع درامد به طور کامل عوض میشود، چون خلق و رشد ثروت عوض شدهاست.
مسئله بعدی مسئله حاکمیتها و ضریب قدرت است. در فضای جهانی، قدرت چانهزنی، قدرت اعمالنظر و … به شدت به توان مالی وابسته است و شما در این شرایط در جامعه دانشبنیان شرکتهای بینالمللی چندملیتی سنگین را میبینید که خودشان میتوانند نقش کشورها را ایفا کنند.
امروزه فضای مجازی؛ حرکت جامعه جهانی از جمله شرکتهای دانشبنیان به سمت حوزه دانش و کل پارادایمها را عوض کردهاست. اما در کشور ما تناقضهایی وجود دارد؛ مثلاً شبکههای اجتماعی به حکم قاضی مسدود شدهاست و از طرفی رییس قوه قضا، رییسجمهور، دفتر رهبری، کاندیداهای مجلس و … از آن فضاهای مسدودشده برای پیامرسانی استفاده میکنند. این تناقضات ناشی از غیبت فضای دانشبنیان است. ما نیز به تغییر پارادایمها نیاز داریم.
انتظارات در یک جامعه دانشبنیان، متفاوت است و این انتظارات متفاوت باید ابتدا توسط طبقه حاکمیت درک شود. اگر به انتخابات نگاه کنیم انتخابشوندگان، حرفهایی از جنس مردم میزنند. به این دلیل که در انتخابات باید پارادایمهای جامعه مدنی را تشخیص دهند و براساس این عناصر، انتظاراتی که در باورهای جامعه مدنی قرار گرفتهاست را تأمین کنند.
فضای ارتباطی در حوزه دانشبنیان حداقل سه حوزه است. اولین حوزه، حوزه خدمات و کالاهای دانشبنیان است. حوزه دوم ارتباطات عناصر و بسترهای ارتباطی برای اسناد است که این اسناد و اطلاعات به دلیل اینکه قرار است در فضای دانشبنیان دستبهدست شود باید شفاف، روشن و بدونابهام باشند. سومین مورد این است که در جامعه دانشبنیان امروز، هم مفهوم پول و اعتبار عوض شده و هم نحوه جابهجایی آن و اینها همه در یک فضای خاص جامعه دانشبنیان، مفاهیم متفاوت و روش متفاوتی برای تبادل، شکلگیری، قانعسازی، انعقاد قرارداد و … دارند.
ما در طول سالهای گذشته دیدهایم هر بار که جهان به سمت دانشبنیانی بیشتر حرکت کرده در انتخابات، انتخابشوندگان در هر سطحی همواره قول دادند که ارتباط را برقرار میکنند و برای آن برنامه دادند اما موانعی جدی در سیستم پارادایمیک دستگاه حاکم ما وجود دارد بهگونهای که در این سیستم افراد انتخابشونده بعد از انتخابشدن نتونستهاند آن پارادایمها را عوض کنند تا بتوانند ارتباط را برقرار کنند. لذا همواره این ارتباط سهگانه با جامعه جهانی و جامعه ما از فرایند رسمی به غیررسمی تنزل پیدا کردهاست. اینجاست که شکاف تکنولوژی شکل میگیرد و در طول تمام سالهای گذشته و یا حداقل چهل سال گذشته، به دلیل تحریمها عملا یک شکاف بزرگ تکنولوژیک در کشورمان شکل گرفته، به طوری که سطح تکنولوژیک در کشور ما همچنان نازل باقی مانده است.
لذا در جامعه دانشبنیان دنیای امروز، هیچ کس منتظر ما نمیماند و مسیر رشد و گسترش خودشان را طی میکنند. هرچند بحرانهایی مانند کرونا در دورهای محدود ممکن است سرعت را کاهش بدهد. پارادایمهای حاکمیت ما اگر متعادل و متناسب با انتظارات جامعه مدنی در پیوستن به این فرایند دانشبنیان جهانی نباشد؛ باعث شکاف تکنولوژیک میشود. این شکاف در حوزه کالا به قاچاق و فساد و در حوزه حاکمیت به توزیع رانت ختم میشود. در حال حاضر در گفتمان هر هفت نفر کاندید ریاستجمهوری این بحث را میبینیم. و در حوزه جابهجایی پول، به پولشویی، دورزدن تحریمها و هزینههای بالای مبادله تبدیل میشود و در بخش جابهجایی دانش، فن، پروتکل، قاعده و مقررات به عدمارتباط، عدمشفافیت و جاماندگی شدید تکنولوژیکی تبدیل میشود. اینجاست که انتخابشوندگان با یک تناقض جدی مواجه هستند. اول اینکه انتظارات جامعه را درک کنند و دوم اینکه این انتظارات را با پارادایمهای حاکمیت منطبق کنند و در بیان قول و قرارها و برنامهها بتوانند این را تحقق ببخشند.
دکتر «جلیل کریمی» عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه رازی:
نگاه ما به مسئله دانشبنیانی و انتخابات، ابزاری است.
ما به داستان جامعه دانشبنیان و اقتصاد دانشبنیان خیلی سطحی نگاه میکنیم و در مورد ضرورت و تناسب چنین جامعهای اصولاً صحبت نمیکنیم. برای جامعه کرمانشاه که اساس آن بر کشاورزی است و برای جامعه ایران که هنوز در حال تمرین صنعتیشدن است، جهش کردن به مرحله اقتصاد دانشبنیان الزاماتی دارد که به دقت به آنها نگریسته نمیشود. من از مفهوم اقتصاد دانشبنیان میخواهم به مفهوم دیگری برسم که بهخصوص در فضای انتخابات معنادار است. آن مفهوم ابزاری شدن است. نگاه ما به علم، انتخابات و … ابزاری است. ما علاوه بر خود، دیگران، طبیعت و … را تبدیل به ابزار میکنیم. آنچه که اتفاق میافتد این است که ما همه چیز، حتی آدمها را به صورت ابزار نگاه میکنیم. در حوزه انتخابات کسانی که فعالیتهای انتخاباتی دارند به انتخابات و فلسفه انتخابات باور ندارند. وقتی کاری را قبول نداریم و آن را انجام میدهیم به حوزه ابزارسازی خود و دیگران وارد شدهایم.
در گفتمان دانشبنیان چهارچوب زبانی، موضوعات، مسائل، رویکردها و مفاهیم با هم همخوانی دارند. ما نمیتوانیم یک تکه از این پارادایم را برداریم و بقیه قطعات یا بخشهای دیگر این منظومه را کنار بگذاریم. بهنظر من، رویکرد ما به جامعه دانشبنیان همین آفت را با خودش دارد، ما دانشبنیانی را که در جای دیگری مطرح شده و موفق هم بوده، گزینشی بهعنوان یک ابزار اقتباس میکنیم و به قول کانت، آن را بر واقعیت اجتماعی خودمان تحمیل میکنیم. در خود دانشگاه هم بسیاری به ارزش علم باور ندارند. این آفت بزرگیاست چراکه استخدام کردن بخشهایی از یک منظومه نظری یا یک گفتمان سیاسی-اجتماعی معرفتی ممکن است مسائلی را بهبار بیاورد که بعدها ما در این ناهمخوانیها و تناقضاتش بمانیم. ابزارینکردن دیگران، خود و طبیعت و جامعه یک نگاه اخلاقی است درحالیکه ابزاری کردن دیگران کاری غیراخلاقی و غیرمنطقی است.
دکتر «جواد گودینی» عضو هیئت علمی گروه معماری دانشگاه رازی:
مسئله اصلی انتخابات مبتنی بر دانش است
در شرایط فعلی ما باید در گفتمانمان تغییر داشته باشیم. در جلسه امروز ما یک گفتمان دانشبنیان داریم که فرع بر این مسئله انتخابات شده و سعی داریم این دو را با یک حرف ربط بههم بچسبانیم. به نظر بنده این گفتمان مناسب دانشگاه نیست و اگر دانشگاه میخواهد جایگاه و بستر واقعی خود را بهدست بیاورد باید گفتمان را به این شکل تغییر دهد «انتخاب یا انتخابات مبتنی بر دانش». در اینصورت جایگاه دانشگاه خیلی پررنگ میشود. به نظر بنده با تغییر این گفتمان، دانشگاه میتواند بستر واقعی خود را بهدست بیاورد و در بحث انتخاب و انتخابات، معیارهای ما برای گزینش، از آن دانش و گفتمان دانشبنیان برمیخیزد.
دکتر «حامد منکرسی» عضو هیئت علمی گروه مهندسی کامپیوتر:
دانشگاه باید به جایگاه خود در تصمیمگیریها بازگردد
در بحث انتخابات ما دو وجه داریم؛ یکی بحث انتخابشونده و دیگری انتخابکننده. اما چیزی که مشهود است و در صحبتها به آن اشاره شد این استکه دانشگاه برای هیچکدام، بهعنوان نهاد تأثیرگذار در تصمیمگیریها درنظر گرفته نمیشود و این نهادهای دیگر هستند که تأثیر بیشتری را در انتخاب افراد دارند. اگر بخواهیم جامعهای دانشبنیان داشته باشیم باید دانشگاه ماهیت خودش را برای افراد به اثبات برساند.
واقعیت ایناست که در کرمانشاه، دیوار بلندی دور دانشگاه کشیدهایم و ارتباطی با بیرون از دانشگاه برقرار نمیکنیم. ارتباط محدود به ادارات دولتی و مجامع خاص است و بهتبع آن جامعه ما با گفتمان دانشبنیان بیگانه است. اگر دانشگاه میخواهد مؤثر باشد باید این مرزها را بردارد و وارد جامعه شود. دانشگاه باید لذت دانش و پیروی از علم و نگاهکردن به علم را به جامعه بچشانند. وقتیکه منتخب میداند که انتخابکننده نگاهی به دانشگاه ندارد مسلماً سمت دانشگاه هم نخواهد آمد و از امکانات و منابع دانشگاه هم استفاده نخواهد کرد. به سمتی میرود که انتخابشوندهها بیشتر به آن سمت گرایش دارند و بیشتر آن نهادها هستند که تأثیرگذارند.
دکتر «قدرت احمدیان» عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه رازی:
باید فهم عالمانه و دانشمحور را برای جامعه جا بیاندازیم
رویکرد دانشبنیانی به موضوعات اجتماعی، یک رویکرد کاملاً مبتنی بر عقلانیت محض و مبتنی بر یک نگاه کارشناسانه است در حالیکه ما در عرصه سیاست و انتخابات با مصلحتها و محدودیتها و موانع مواجه هستیم. بنابراین این دو قلمرو یعنی قلمرو انتخابات و قلمرو دانشبنیانی دارای دو شأن متفاوتاند. ایناست که در انتخابات بهعنوان یکی از شاخصههای امر سیاسی ما همیشه با تنگناها و محدودیتهای ناشی از مسائل سیاسی مواجه هستیم. اما ما بهعنوان جامعه دانشگاهی و صاحبان علم و دانش باید سعی کنیم تا جایی که ممکن است این فهم عالمانه و دانشمحور از مقوله سیاست را برای جامعه جا بیندازیم و این نقش دارای ابعادی است:
یکی احساس مسئولیت است. همانطور که میدانیم پرداختن به کار حرفهای و فنی در دانشگاه رسالت اصلی دانشگاه است که یک عضو هیئت علمی به آن میپردازد. اگر در کنار این امر فنی و تکنیکال، عضو هیئت علمی و دانشگاهی نگاهی به جامعه خودش نداشته باشد از رسالت اصلی خود بهعنوان یک انسان، فاصله گرفتهاست. یعنی رسالت انسانی و شأن دانشگاهی و انتظاراتی که جامعه از ما دارد این استکه احساس مسئولیت درباره مسائل جامعه داشته باشیم.
نکته دیگر این است که ما بتوانیم دیدگاهمان را از محدوده زندگی و محل کار خودمان به جامعه منتقل کنیم و یک جامعه گستردهتر را تحت تأثیر خود قرار دهیم. این امر از طریق گفتوگو با رسانهها، مصاحبه، نوشتن و مکاتبه کردن، ارتباط گرفتن با مسئولین و متولیان امر امکانپذیر است.
تأکید من روی این است که ما نمیتوانیم به طور صددرصد یک نگاه دانشبنیانی را در امر سیاسی پیاده کنیم چون امر سیاسی امر قدرت و مصلحت است. بهقول کانت: «تصاحب قدرت اجازه نمیدهد که عقل به نفع آزادی کار کند و تصاحب قدرت قضاوت آزاد عقل را فاسد میکند.» ولی این به این معنا نیست که ما تکاپو نکنیم به هر جهت باید سعی کنیم یک نگاه عالمانه و کارشناسی به امر سیاسی و مسائل سیاسی پیدا بکنیم باید مسائلی که در آینده ممکن است برای مردم در انتخابات پیش بیاید را تشریح کنیم و آیندهپژوهی کنیم. خطراتی که ممکن است در نتیجه گزینشها و انتخابهای ما متوجه جامعه شود را به مردم یادآوری کنیم. نگاه به آینده و تصویرسازی از آینده رسالت اصلی دانشگاه است. دغدغه من این است که بتوانیم جامعه را از اهمیت و پیامدهای تصمیماتی که دارند آگاه کنیم.
دکتر حسین عیدی، عضو هیئت علمی گروه تربیتبدنی دانشگاه رازی
دانشگاه باید مرکز تحولات اجتماعی و سیاسی مثل انتخابات باشد
در این جلسه، دانشگاه به عنوان پیشران توسعه جوامع مطرح شد. من معتقدم کشورهای توسعهیافته از فضای علمی به توسعه رسیدهاند. پرسش این است که ما چقدر این رویکرد را دنبال کردهایم. در همین راستا، و در کشور ما بحث گفتمان دانشبنیانی مطرح است. ما نیز در دانشگاه رازی باید ماهیت رشتهها را در نظر بگیریم. ببینم کدامیک از این رشتهها بستر لازم را برای این گفتمان و آمادگی ارائه خدمات به جامعه را دارد؟
خدمات تخصصی برای جامعه یا شهر میتواند جنبه فنی یا مشاورهای داشته باشد. الآن جامعه دچار یک یأس و ناامیدی و سردی و سردرگمی است. انتظار میرود دانشگاه بهعنوان کانون تحول، چنین خدماتی را ارائه دهد. ما اسیر مسیرهای گذشته هستیم و این مانع داشتن یک نگاه نو برای رسیدن به جامعه دانشبنیان است. از اساتید هیئت علمی انتظار میرود در کنار کار تخصصی خود در حوزه مسئولیت اجتماعی نقش ایفا کنند. در این مسیر، میتوان از ظرفیت شبکههای اجتماعی استفاده کرد. انتظار میرفت دانشگاه از این ابزار برای انتخابات استفاده بهتری داشته باشد.
دکتر نامدار یوسفوند، عضو هیئت علمی گروه زیستشناسی
دانشگاه در زمینه انتخابات منفعل بوده است
من به معاونت فرهنگی دانشگاه رازی انتقاد دارم که در زمینه انتخابات کاملاً منفعل عمل کرده است. بنده به عنوان عضو هیئت علمی دانشگاه رازی برای اساتید و دانشجویان درباره لزوم مشارکت حداکثری در انتخابات، صحبت میکنم اما ظاهراً این اولین جلسهای است که در دانشگاه رازی برگزار میشود. رسالت ما در جامعه این نیست که دو، سه روز مانده به انتخابات دوستانی را دعوت کنیم تا صحبت کنند و بعضاً مباحثی خارج از موضوع را طرح کنند. دوستانی میآیند کاملاً بحث دانشگاه دانش بنیان را مطرح میکنند و بعضی دوستان میآیند گزارش کار ارائه میدهند. وقتی هم بهعنوان جلسه نگاه میکنیم، میبینم که عنوان آن هم کاملاً انحرافی است و باعث شد برخی همکاران بهجای انتخابات بر دانشبنیانی تأکید کنند؛ گفتمان دانشبنیان در محور قرار گرفته و بحث انتخابات در حاشیه. بهنظر من عنوان مناسب «دانشگاه جامعهمحور و انتخابات» بود.
مسئله دیگر آنکه متأسفانه در این جلسه از سوی برخی همکاران مباحث ضدفرهنگی، ضد نظام و مباحثی از این قبیل مطرح میشود. توجه داشتهباشد وقتی درباره شورای نگهبان حرف میزنیم شش نفر از اینها حقوقدانهای طراز اول و شش نفر دیگر فقهای طراز اولاند. ما نباید اشتباه قضاوت کنیم و به بیراهه برویم.
وقتی ما هنوز دانشگاه دانشبنیان را شکل ندادهایم چگونه مدعی تولید گفتمان دانشبنیان هستیم. درباره دانشگاه متأسفانه در جاهایی که در اجرا مشکل داشتهایم و روندها اشتباه بوده، نقدی صورت نگرفته. درباره جامعه نیز ما نباید مسائل را در بنبست ببینیم. با تکیه بر ظرفیتهای بینظیر نسل جوان، میتوانیم مشکلات را حل کنیم.
دکتر محمد نبیاحمدی، عضو هیئت علمی گروه زبان عربی
نگاه انتخاباتی دانشگاه به اساتید، ابزاری است
بهدلیل بیتوجهی ما به مسئولیت اجتماعیمان، نقش دانشگاه در جامعه کمرنگ است. واقعاً ما نتوانستهایم درست عمل کنیم و نقدها را منصفانه ارائه نمیدهیم. در پاسخ به همکاری که شورای نگهبان و صداوسیما را زیر سؤال میبرد و نظر اندیشمندان را راهگشا نمیداند باید عرض کنم که توجه داشته باشید، شورای نگهبان نمیتواند صلاحیت کسی را که به گفته خودش نظام و رهبری را قبول ندارد تأیید کند. وقتی برای به چالش کشیدن نظام، چند کاندیدای مؤمن، معتقد و اصلاحطلب چارچوبدار معرفی نمیشود، شورای نگهبان چارهای ندارد.
شخص دیگری میگوید چرا کاندیداها اسمی از اعضای هیات علمی را نمیبرند. باید دید این هیئت علمی که من و شما باشیم چقدر ایفای مسئولیت اجتماعی میکنیم و چقدر در عرصه اجتماعی- سیاسی فعال هستیم که چنین انتظاری داریم. دانشگاه مادر استان در رابطه با انتخابات یک جلسه برگزار میکند که حتی دوستان و همجناحان برگزارکنندگان بهعنوان آن انتقاد دارند.
واقعیت امر این استکه برخلاف گفته رییس دانشگاه، از اساتید استفاده ابزاری میشود؛ همین رییس دانشگاه که اصلاً نگاهی به مشارکت حداکثری و تحلیلی از انتخاب اصلح ندارد، بعد از هشت سال مسئولیت به جای اینکه پاسخگو باشد، دیگران را به مطالبهگری دعوت میکند و میگ.ید چرا مطالبهگر نیستید.
ما باید تلاس کنیم، سیاسی باشیم اما سیاستزده نه. سیاست که به معنای درست خود و به معنایی که کسانی چون حضرت امام و ابوالعلای مودودی ارائه دادند. ما نباید در قالب سیاستزدگی، بحث آزادی بیان و دموکراسی را پیش بکشیم و بگوییم دریچهها به روی ما بسته است. برای اظهار نظر تریبون در اختیار شما و ما هست. اما بحث اینست که غیر مستدل و مستند صحبت نکنیم.
وقتی درباره گفتمان دانشبنیان حرف میزنیم باید متوجه باشیم که دانش مبتنی بر استدلال و استناد و برهان است و نباید بدون استدلال طوری وانمود کرد که در فضایی منسدد و اختناقآور حضور داریم. درباره انتقاد به شورای نگهبان ذکر چند مثال راهگشاست؛ نخستوزیر انگلیس که مدینه آمال خیلی از افراد است با رأی مجلس عوام انتخاب میشود. آمریکا را نگاه کنید و ببینید فرآیند انتخاباتش از کی شروع میشود و در آخر دو نفر به صحنه میآیند. حرفهای ما باید معتدل و حساب شده و با سند باشد.
حجت الاسلام والمسلمین جواد افشار نجفی، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری:
در صورت سکوت نخبگان، اغیار حاکم خواهند شد
وقتی مسئله انتخابات در قالب یک نشست هماندیشی یا گفتمان مطرح میشود میبایست هرکدام از اساتید بزرگوار ما که در این زمینه حرفی برای گفتن دارند بهصورت تخصصی و از نگاهی دانشگاهی وارد این بحث شوند. شاید در گروههای علمی گروههای فکری متفاوتی وجود داشته باشد اما اگر نخبگان ما سکوت کنند متأسفانه دیگران حاکم خواهند شوند و اگر این دیگران حاکم شوند دیگر نگاه نخبهمحور جوابگو نیست. شاید ترجمه دیگر این مطلب این باشد که اگر نهی از منکر نکنیم اشرار بر شما حاکم میشوند و دعای ما هم پذیرفته نمیشود. پس واجب است نخبگان صحبت کنند. نباید فراموش کنیم بیان خوب مطالب از سوی اساتید و از طرف دیگر طرح راحت انتقادات، سبک گفتگومحور در دانشگاه را نشان میدهد. ما افتخار میکنیم که در دانشگاهی هستیم که اساتید آن بتوانند نگاههای مختلف خودشان را از حیث علمی بیان کنند. باعث افتخار است که با هم بحث کنیم و بتوانیم به نتایج علمی برسیم.
نکته مهم دیگر آنکه غیر از این جلسه هم در دانشگاه، جلسات زیادی درباره انتخابات برگزار شده است. حداقل درباره آنچه در دفتر نهاد صورت گرفته است باید بگویم؛ در دو هفته اخیر ۵ جلسه به همراه یک مسابقه بزرگ کتابخوانی برگزار کردهایم.